مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
نهمین نوح رسیده است شود سرور شهر با همین عمرِ کمش سایه شود بر سر شهر نهمین نور دمیده است زمین بی تاب است پسر حضرت ارباب خودش ارباب است نـهـمیـن جـود رسـیده است گداها شادند خــبــر آمـدن عـشـق بـه هـم مـی دادنـد چه کسی جود و کرم اینهمه بی حد دیده؟ سـومـیـن دفـعـۀ دنـیـاست مـحــمّـد دیـده نـور چـشـم پـدری بعـد چهل سال رسید و چهـل سـال پـدر طعـنـه ز اغـیار شنید آخـرین شام از این چـلـّۀ تار آمده است ماهی از دامن خورشید به بار آمده است آمــده بــار امـامـت بـکـشـد بـر دوشـش یاوه گویان همه ساکت و پدر مدهوشش عِـلـم از درک مـقـامـات پـسـر جا مانده دهن شـهـر از این مـعـجـزهها وا مـانده خردسال است ولی مثل پدر تابیده است تکۀ آینه ای رو به روی خـورشید است دهــم مـاه رجـب آمـده خـورشـیـد نــهـم حالـت شـهـر شـده مثـل شـب سیـزدهـم مـژده دادند مـریدان که مراد آمده است نهـمـیـن حـیـدر کـرار، جـواد آمده است یکی یک دانـه شدی دلـبـر بـابا شـدهای خوش به حال دل رعیت که تو آقا شدهای بس که هر بیت نشانی ز حضورت دیده در دل مـثـنـویام شـوق غـزل پـیـچیـده زلف بر باد بده، من که دلم بر باد است! ناز بنـیاد کن این مشتریات آماده است سـرم از بـابـت بـیـعــانـه نــثـار قـدمـت در ره عشق شما سخت ترین هم ساده است تو جـواد بن رضا؛ بـنـده غـلام بن غلام هر که در خانۀ تو گشته غلام آزاده است خاک نعـلین شما اوج کـمالات من است اعتباری هم اگر هست نگاهت داده است پر زده مـرغ خـیـالم پیِ اوج آمده است زیر پاهای شما خسته شده است افتاده ست آسـمـان حـرمت مثل خراسان آبی است آبی کـاشیات از گـنـبـد گوهرشاد است پنجرههای ضریحت سوی مشهد باز است پشت هر پنجره یک پنجـرۀ فـولاد است کـاش یک بـار بـیـفـتـد گذرم سمت شما چه مسیری است مسیر سفرم سمت شما هر قدم راه رسیدن به تو بوسیدنی است بعد شش گوشه دوتا گنبدتان دیدنی است |